فریدون,گاو,گرز

فریدون در استوره

فریدون یکی از چهره های سَرآمدِ استوره های ایرانی ست که دیرتر به حماسه های ایرانی هم راه یافته.
خاستگاه فریدون را سرزمینهای کرانهء دریای کاسپین، گیلان و مازندران، دانسته اند. همچنانکه امروزه هم در بین جشنهای مردم بخش بندپِی بابل و بخش سوادکوه جشنی دارند به نام ۲۶عیدماه (به فتح ع و سکون ی) برابر ۲۸ تیرماه خورشیدی که جشن پیروزی فریدون بر ضحاک است بدین گونه که نیروهای فریدون در سردسیر دمیلرز گرد هم آمده و در سردسیر نهراسب (نی راست) درفش کاویانی برافراشته گردیده سپاهیان جای می‌ گیرند تا با لشگریان ضحاک که در کوه (روستای کنونی) فیل بند هستند، نبرد کنند، پس از پیروزی فریدون بر ضحاک با برافروختن ناردان نوید پیروزی از البرز کوه به بخش جلگه‌ای آگاهی داده می شود. این آیین (برافروختن ناردان یا فانوس) تا سالهای نه چندان دور نیز برگزار می شد. از آیین های این جشن نیز می‌توان از برگزاری زورآزمایی کشتی در آن روز، که نماد نبرد تن به تن فریدون و ضحاک باشد، یاد کرد.
به هر روی، فریدون در استوره چنین است:
ـ هفت نیای او گاو اند.
(دکتر مهرداد بهار آن را توتِم دانسته است.)
ـ گاو سوار است.
ـ گُرزِ گاو سر به دست می گیرد.
ـ افسونگر است، می تواند خود را به چهرهء اژدها درآورد.
ـ کارهای جادویی می تواند، از بینی خود تگرگ می بارد.
ـ پزشکی می داند، که خود شاخه ای از جادو به شمار بود.
ـ پیشگویی می تواند.
ـ از آب (اروند) گذر می کند.
همه آنچه که در استوره از فریدون گفته شده نشانهء آن است که او را در چارچوب باورهای زنسالارانه می توان دریافت.
نیز نک به:مامِ میهن / سرزمینِ پدری

***

پی نوشت: برخی، فریدون و میترا / مهر را به هم پیوسته دانسته اند. این برداشت را نمی توان درست شمرد؛

فریدون کینخواهِ کُشندهء گاو است و میترا گاوکُش!