استوره و آیین: آرامگاه سران، فرهنگ و مهرازى (=معمارى)
آرامگاه همه شاهان هخامنشی چه در پارسه و چه در نقش رستم برابر نمونه ای یکسان ساخته شده است:
الف)همه بر بلندای کوه است.
ب)نمای بیرونی آن همانند چلیپا یا صلیب است.
آرامگاه کورش نیز گونهء دیگری از همین روش است؛ کوهواره ای ست که تن شاه را نه بر زمین که زیر آسمانهء (سقف) آن نهاده اند. *
* نک به گیرشمن، رمان: هنر ایران، ترجمه عیسی بهنام، دو جلد، ج۱، چاپ۲، تهران،
در بینش ایرانی کوه پدیده ای ست ورجاوند و جایگاه ایزدان و ایزد شدگان و بَغان و تا کنون دو کوه را در پهنه ایران به همین شناسه می شناسیم؛
– کوه بَغستان (بیستون) در کرمانشاه
– کوه پرستشگاه «شَمی» در بختیاری
شایسته یادآوری ست که ایزدان از هستیهای مینوی اند که در ردهء پس از «اَمِشاسِپندان» جای دارند. هرچند واژهء ایزد در ادب فارسی کاربرد خدا یافته است.
باور به ورجاوندی کوه در برخی جاهای ایران همچنان بر جاست، همچنانکه مردان بختیاری هنگام کوچ بهاره به سردسیر به «زردکوه»، بلندترین کوه آن سرزمین، که می رسند دست راست را بر سینه می نهند و بر آن درود فرستاده می گویند:
ای کُهِ زرده سلامت ای کُنُم !
شاهان و سران در بینش ایرانی از ایزدان شمرده می شدند و از همین روی در زندگی و مرگ از کوه آمده به کوه باز می گشتند. گِرشاه، شاهِ کوه پاژنام کیومرث نخستین انسان و نخستین شاه است. سیاوش از بلندای کوه می آید و در داستانها کورش هخامنشی و اردشیر بابکان هر دو نوجوانی را در کوه سپری کرده اند.
چلیپا بر آرامگاه شاهان هخامنشی نشانه ای ست سرراست برای دریافت روشن جایگاه سران و بزرگان در فرهنگ ایرانی؛
چلیپا نماد خورشید است و خورشید هم گردونهء ایزد مهر است و هم پیماندار او. نیک می دانیم که ایزد مهر سرنمونه (Archetype) هستی و رفتار مردانه * است و شاهان و سران جانشینان ایزد مهراند بر زمین.
* نک به «مردان بختیاری» در سه بخش در همین گروه.
آرامگاه سران
پی نوشت: چشم و گوش شاه
داریوش یکم (بزرگ) برای بَرنگری و واپایی (=نظارت و کنترل) شهربانها* سازمانی بر پا کرد و پایوران و کارکنان آن دستگاه را «چشم و گوش شاه» نامید.
چرا چشم وگوش؟
امروزه و در این روزگار گرداندن کار کشورها و مردم بر پایه سامانه ای ست که «قانون» خوانده می شود و هرچند سایه روشنی از باورهای کهن استوره ای** در آنها دیده می شود رویهمرفته گیتی گرا و اینْ جهانی ست.
آیا در جهان باستان قانون نبود؟ بی گمان بود جز این که آن قانون پایه ای مینوی و ایزدی داشت، «مقدس» بود پس گذر از آن گناه شمرده می شد، گذر از قانون گیتی گرا یا سکولار نه گناه که بِِزه شمرده می شود.
از این روى هر چه بخواهند بکنند یا نکنند باید روایی ایزدی یعنی استوره ای داشته باشد، تنها از این راه می توان از کار نامقدس پرهیز کرد و در پناه بود.***
شاه، همچون هر فرمانروای دیگری نیاز به چنین دستگاهی دارد و چون باید خویشکاری (وظیفه دینی) کند پس باید برابر نمونه ایزدی کار و کردار کند چه پروانه ای برای گماردن چنین کارکنانی دارد؟
او خود «مهر» / میترا ست بر زمین: آن هزار گوش ده هزار چشم ده هزار دیدهبان. آن نیرومند دانای نا فریفتنی» (اوستا، مهریشت، بند ۱۴۱)
همان شاهی که دلیرترین، جنگاورترین، هوشیارترین باشد و دیگر… همچون ایزد مهر، یا چنین انگاشته شود.
*ساتراپ گونه یونانیشدهٔ واژهٔ خْشَثْرَ پاون (به معنای نگهبان فرمانرو) (به زبان باستان: xšaθrapāwn) است که در زمان هخامنشیان به فرماندار یا استاندار هر یک از بخشهای شاهنشاهی گفته میشد.
**نمونه آن در قانون کیفرى پیشین ایران: یکى از عوامل مخففه در مجازات قتل زن بودن متهم بود که بر آمده از «تابو» بودن زنان و بد شگون بودن کشتن ایشان مى بود.
*** میرچا الیاده: ، مقدس و نامقدس (ماهیت دین) ترجمه بهزاد سالکی،۱۳۸۰
کیومرث شد بر جهان کدخدای / نخستین به کوه اندرون ساخت جای
سر بخت و تختش برآمد به کوه / پلنگینه پوشید خود با گروه ***************************************************************************** کیومرث (گَیومَرِّتن) گِر* شاه (شاه کوه) *
* گِر در گویش بختیاری همچنان به معنی کوه یا ستیغ کوه به کار میرود.
سه خویشکاری ایزد مهر :
١- فرمانروایی:
مهر از ” کلام راستین ” آگاه است ( یشت ۴۹/ ١٠) . پیکرش کلام ایزدی است و درک کلام مقدس می بخشد (یشت ۲۵/١٠) . شهریاری داناست ( یشت۳۵/١٠) که فره و شهریاری می بخشد ( یشت ۶۵/١٠) .
۲- رزم آوری :
مهر نیرومند ترین در میان آفریدگان است (یشت ۶/١٠) . قوی ترین ، دلیر ترین ، چالاک ترین و پیروزمندترین ایزدی است که بر روی زمین جلوه می کند( یشت ۱۳۵/١٠) . پاسبان جهانیان ( یشت ۴۵/١٠) و یاری رساننده ی جنگجویان است( یشت ۷/١٠) جنگجویی دلیر و شهریاری توانا و داناست ( یشت ۳۵/١٠) . او دارای خنجر و گرز و تبرزین است ( یشت ۱۳٠/۱۳١/١٠) سپری سیمین و زره ای زرین دارد ( یشت ۱۱۲/١٠). او دشمن پیمان شکنان یا مهر دروجان است.( یشت ۲۶/١٠)
٣- افزون بخشی :
مهر ” دارنده ی دشت های فراخ ” است ( یشت ۸۷/١٠) . بخشنده ی ثروت و خانمان و آرامش است . ( یشت ۴/١٠) . بخشنده ی گله و رمه ( ۲۸/١٠) و دهنده ی پسران زورمند است ( یشت۶۵/ ١٠) جایگاه ایزد مهر بر کوه «هرا» ست. ( یشت ١٣/١٠)