جُستارهایی در زمینه خودشناسی/ بیست و یکم:تصمیم گیری

تمرینهای تحکیم کننده

اهمیت قدرت تصمیم گیری

انسان در مسیر زندگی خود با انواع مسائل و مراحلی مواجه می‌شود که ناگزیر از تصمیم گیری است. مانند:

کجا برویم؟

چه بخوریم؟

چه لباسی را بخریم؟

با فلانی چگونه حرف بزنیم؟

به چه کسی رأی بدهیم؟

هنگام عصبانیت چه بکنیم؟

در چه رشته ای درس بخوانیم؟

چه شغلی، دوستی و یا همسری را انتخاب کنیم؟

تصمیم گیری نقش گسترده‌ای در زندگی آدمی دارد. از تصمیم گیریهای جزئی در امور کوچک گرفته، تا تصمیم گیریهای بسیار بزرگ و پراهمیت. برخی از تصمیم گیریها چنان به راحتی صورت می‌گیرند که شاید ما چندان توجهی به آنها نمی‌کنیم، اما در مقابل، مسائلی نیز در زندگی وجود دارند که اقدام به تصمیم گیری در مورد آنها شاید نیاز به زمان طولانی و دقت بیشتری داشته باشد. در هر حال اهمیت این تصمیم گیریها به لحاظ نقشی که اکثر آنها در سرنوشت فرد دارند، بسیار زیاد است و چه بسا تعلل در شناخت راههای تصمیم گیری بهتر، عواقب جبران ناپذیری را برای فرد به بار آورد.

تصمیم‌گیری قضاوت و انتخاب بین دو یا چند چیز و یا راه حل است که هرکس در زندگی شخصی و محیط کار و اجتماع خود با هر مقام و مسوولیتی که باشد انجام می‌دهد و گاه می‌تواند بسیار مهم و حیاتی باشد. تصمیم‌گیری نشانه‌ی رشد و بلوغ و مسئولیت پذیری افراد است. تصمیم‌گیری درست و سنجیده موجب شادی و احساس موفقیت در فرد شده و سازگاری و اعتماد به نفس او را افزایش می‌دهد و این حالت نه تنها در تصمیم‌گیرنده، بلکه در اطرافیانش اثر مثبت گذاشته و بهداشت روانی فرد و اعضای خانواده را تامین می‌کند.

تصمیم‌گیری هنر و شاخص مهمی برای شناخت رشد عقلی، عاطفی، اجتماعی و روانی افراد است، کسانی که به چنین رشدی نرسیده باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که اجازه دهند دیگران برای آنان تصمیم‌گیری کنند.



ما همچنان همان مغز عصر حجری پیشینیانمان، با حجمی از احساسات، خاطرات ناقص و یک محدوده توجه کوتاه را داریم. مغز ما هیچگاه همه حقایق برای گرفتن تصمیم “ایده آل” را در خود ندارد.

از اینجا داستان بدتر می‌شودکه حتی گاهی بدون اینکه بدانیم تصمیم می‌گیریم.

وقتی دانشمندان علوم اعصاب فعالیت مغز را در طول یک آزمایش تصمیم‌گیری ساده بررسی کردند، متوجه شدند که افراد معمولاً ۱۰ ثانیه پیش از اینکه آگاه شوند تصمیم گرفته‌اند، تصمیم می‌گیرند.






مهارت تصمیم گیری















تصمیم گیری ابزاری ست که برای شکل دادن به آینده مثبت از آن استفاده می کنیم.

وبه عبارتی فرایندی ست پیچیده شامل انواع تواناییهای فکری ونیز داشتن اطلاعات در مورد تصمیمی که می خواهیم بگیریم.



عوامل موثر در تصمیم گیری:

شخصیت فرد :

اعتماد به نفس
استقلال فکر
آمادگی برای پذیرش مسئولیت تصمیم های اتخاذ شده
ترس نداشتن از خطر کردن ( ریسک کردن)
درک درست موقعیت ومشکل
ارزشها و باورهای درست
دانش و اطلاعات درباره مشکل یا موقعیت
شیوه تصمیم گیری
آمادگی برای مشورت با دیگران
انعطاف پذیری
خلاقیت وتفکر خلاق


عوامل محیطی

۱. میزان اطلاعات

۲. روش و میزان پاداش یا تنبیه

۳. اهمیت موضوع

۴. شفافیت موضوع

۵. مهارت های پیش نیاز

۶. خود آگاهی

۷. همدلی

۸. قدرت ارتباط ( ابراز وجود )

۹. روابط بین فردی و فرد با خودش

۱۰. تفکر نقاد

۱۱. ورزیدگی درحل مسئله

فایده مهارت تصمیم گیری چیست؟

۱. پیشگیری از اختلالات جسمی

۲. پیشگیری از اختلالات روانی

۳. پیشگیری از اختلالات اجتماعی

۴. پیشگیری از اختلالات معنوی

۵. پیشگیری از مشکلات سیاسی

۶. پیشگیری از مشکلات اقتصادی

۷. ارتقاء سلامت در همه زمینه ها



سبکهای تصمیم گیری:

احساسی

اضطراری ( بیش گوش بزنگ )

اجتنابی

تکانه ای

مطیعانه

اخلاقی

منطقی

تصمیم گیری احساسی

۱. مبنای انتخاب فرد آن است که احساس وی چه چیز را درست می داند.

۲. تأکید بر تماس با حس درونی ست.

۳. ملاک نهایی این است که : چه حس می کند تا اینکه چه فکر می کند ویا اصلاً ترجیح می دهد فکر نکند مگر اینکه با احساسش در تضاد قرار بگیرد.

تصمیم گیری اضطراری ( بیش گوش بزنگ)

۱. فرد تحت تأثیر تعارض و استرس تصمیم گیری می کند به حدی مضطرب و برانگیخته می شود که (( کارآمدی )) تصمیم گیری وی کاهش می یابد.

۲. انکار: فرد نمی تواند اطلاعات مربوط را به میزان کافی در نظرگرفته و سبک و سنگین کند. نهایتاً برای فرار از فشار، خود را در مسیر یکی از راهها پرتاب می کند.

تصمیم گیری اجتنابی:

فرد لزوم تصمیم گیری را انکار می کند .
امیدوار است که همه چیز خود به خود درست شود .
به تکنیک های به تأخیر انداختن مثل امروز و فردا کردن متوسل می شود.
هدف نهایی حفظ آسایش روان شناختی کوتاه مدت است، پس در مورد تصمیم به ورطه بی خیالی می افتد.


تصمیم گیری تکانه ای:

۱. فرد به سرعت به مبنای تکانه های ناگهانی تصمیم می گیرد.

۲. به ارزیابی آرام و منطقی حقایق نمی پردازد.

۳. معمولاً خودش هم از این تصمیم گیری تعجب می کند.

تصمیم گیری مطیعانه:

فرد براساس (( انتظارات )) دیگران تصمیم می گیرد.
ویژگی اصلی این سبک (( انفعال )) است.
فرد اجازه می دهد دیگران تصمیم ها را به او تحمیل کنند.
فرد اجازه می دهد دیگران برای او تصمیم بگیرند.
معمولاً از لفظ (( نمی دانم ، هر چه شما بگویید )) استفاده می کند.




تصمیم گیری اخلاقی

مبنای انتخاب یک کُد اخلاقی است.
کُد اخلاقی می تواند “مذهبی ” باشد.
کُد اخلاقی می تواند ” اصول اخلاق شخصی ” باشد. البته اگر فرد کدهای اخلاقی درستی داشته باشد، خوب است.


تصمیم گیری منطقی:

فرد با آرامش و بکارگیری خرد، بیطرفانه با توجه به هدف بهترین حق انتخاب را بر می گزیند.
فرد به اطلاعات، هدف یا اهداف، و ارزش ها توجه دارد.
فرد ” خودآگاهی ” و ” زمان آگاهی ” دارد.
فرد به پیامدها و خطرات احتمالی توجه دارد.
انتخاب فرد حق گرایانه و براساس ملاکهای ارزشی واقعی ست.


مراحل تصمیم گیری منطقی:

مرحله اول : مواجه شدن با تصمیم، چون مواقع زیادی پیش می آید که فرد نیاز به تصمیم را انکار می کند.

باز بودن به اطلاعات درونی و شناخت از خود یعنی علائق، هدفها و توانائی های فرد.

باز بودن به اطلاعات بیرونی و شناخت از محیط ودیگران

وضوح و تمرکز بر موضوع

مرحله دوم : خلق حق انتخاب ها

مرحله سوم : ارزیابی پیامد پیش بینی شده حق انتخابها

مرحله چهارم : متعهد کردن خود به یک تصمیم

۱. وارسی کردن تطابق و هماهنگی تصمیم ها با ارزش ها

۲. بیان واضح اهداف

۳. وارسی کردن دوباره حق انتخابها

۴. طراحی بهترین راه حل

۵. توجه و به خاطر سپردن پاداشهای حاصل از تصمیم

مرحله پنجم : طرح ریزی برای چگونگی اجرای تصمیم:

۱. بیان واضح اهداف و مشخص کردن چهارچوب زمانی

۲. ریز کردن کارها

۳. در نظر گرفتن راههای مختلف اجرای تصمیم

۴. پیش بینی مشکلات و موانع

۵. تشخیص منابع حمایت کننده

۶. نوشتن طرح عمل ( Plan Of Activation=POA)

مرحله ششم : اجرای تصمیم:

۱. زمان بندی و تعیین بهترین راه وروش

۲. توجه به تعارضهای پس از تصمیم

۳. عذر و بهانه نیاوردن

۴. باز بودن به بازخورد

۵. پاداش دادن به خود

۶. کنار آمدن با چالشها، نومیدی و درماندگیها

مرحله هفتم : ارزیابی پیامدهای واقعی اجرای تصمیم




چطور می‌توانیم امیدوار باشیم که تصمیم درست گرفته‌ایم؟

در واقعیت وضعیت به این بدی نیست، ما هر روز تصمیماتی در زندگیمان می‌گیریم. دنیا تغییر می‌کند و احساس می‌کنیم که کنترل آن را به دست داریم.

خوشبختانه علم اعصاب و روان ما را از نواقص و کمبودهای مغز انسان آگاه کرده است. با دانستن این ضعف‌ها، می‌توانیم از یک استراتژی ساده برای غلبه بر آنها استفاده کنیم.




شناخت مسئاله

در مورد سهولت تصمیم گیری، نوع مشکل نقش اساسی دارد:

مشکلات کوچکتر معمولاً خیلی راحتتر حل می‌شوند، چون تصمیم گیری در مورد آنها راحتتر صورت می‌گیرد و در صورت غلط بودن خسارتش کمتر است.

مشکلات پیچیده‌تر به لحاظ نیازی که به اطلاعات تخصصی‌تر دارند و اغلب چند جنبه مختلف از زندگی فرد را شامل می‌شوند، با روند کُند تصمیم گیری مواجه هستند.

علاوه بر این مشکلاتی نیز وجود دارند که زمان در تصمیم گیری برای آنها بسیار اهمیت دارد، به طوری که در یک مدت زمان کوتاه، فرد باید تصمیم گیری مهمی را انجام دهد. در زمینه این نوع موارد توجه به قدرت تصمیم گیری و بالا بردن توان آن حائز اهمیت است.



آشنائی فرد با موضوع مورد تصمیم گیری:

هرچه فرد اطلاعات و آگاهیهای بیشتری در زمینه موضوع مورد تصمیم گیری داشته باشد، قدرت تصمیم گیری فرد بالاتر خواهد بود. آنچه که در اکثر موارد فرد را با شکست در تصمیم گیری یا با تصمیم گیری اشتباه مواجه می‌سازد، نداشتن اطلاعات و تخصص کافی می‌باشد.

مثال:

مسئاله تصمیم گیری در مورد انتخاب رشته تحصیلی نمونه‌ای از مواردی است که نیاز به داشتن اطلاعات از شرائط رشته‌ها دارد. اگر فرد شناخت کاملی از زمینه‌ای که رشته تحصیلی مورد نظر به آن می‌پردازد، نداشته باشد، به احتمال قوی انتخاب درستی که با زمینه علائق و استعدادهای او همخوانی داشته باشد، نخواهد داشت.

یا در مورد انتخاب همسر، اینکه فرد نداند از چه تیپ آدمهائی با چه خصوصیاتی خوشش می آید او را سردرگم می کند.



عوامل و شرایط درونی وروحی مؤثر در تصمیم گیری:

۱- اعتماد به نفس و قدرت تصمیم گیری

افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، از قدرت تصمیم گیری بالاتری برخوردار هستند و در شرایط بحرانی قادر به تصمیم گیریهای مناسب می‌باشند. در حالی که افراد با اعتماد به نفس پائین، اغلب در تصمیم گیریهای خود دچار مشکل هستند. آنها شاید برای امور خیلی جزئی، زمان خیلی زیادی صرف کنند تا تصمیم گیری لازم را انجام دهند و برخی از آنها حتی از شرائطی که آنها را ناگزیر از تصمیم گیری می‌کند، فرار می‌کنند. به همین علت است که این افراد ریسک پذیری کمتری از خود نشان می‌دهند.

۲- افسردگی و قدرت تصمیم گیری:

در میان تمام علائمی که افسردگی دارد، ناتوانی در تصمیم گیری از علائم اساسی است. فرد افسرده حتی برای مسائل جزئی روزمره، فاقد قدرت تصمیم گیری است. بی‌حوصلگی و خُلق پائین او، قدرت تصمیم گیری او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و این مساله زمانی شدت پیدا می‌کند که ناامیدی در فرایند تصمیم گیری او دخالت می‌کند. فرد افسرده امیدواری کمتری به آینده دارد. بنابراین با بدبینی با مسائل برخورد می‌کند و توجه بیش از حد به ابعاد منفی مسائل او را از تصمیم گیری مناسب محروم می‌سازد. او از هر کاری که نیاز به صرف انرژی، چه کم و چه زیاد دارد، دوری می‌کند. تصمیم گیری فرایندی است که به انرژی فکری زیادی نیازمند است.

۳- تضاد و تصمیم گیری:

گاهی تضاد درونی ست، مثلاً نمی دانم به درس خواندن بیشتر علاقه دارم یا به کار کردن، یا تشکیل زندگی دادن. ولی شرایطم برای هر سه مورد فراهم است. و گاهی تضاد واقعی است یعنی من هم نیاز دارم برای تأمین مالی خودم کار کنم و هم توانایی درس خواندن را در خودم می بینم. در این حالت باید برای رسیدن به هر دو مورد خود را برای تحمل شرایط سخت کار کردن و درس خواندن همزمان آماده کنیم. و یا با کمی درآمد و یا طولانی شدن تحصیل بسازیم. اگر تشکیل زندگی مشترک نیز اضافه شود، طبیعی است که فشار کار چند برابر می شود.



آشنائی با روال منطقی تصمیم گیری:

تصمیم گیری همچون حل یک مساله ریاضی از فرمولها و مراحل منظمی تبعیت می‌کند. آشنائی فرد با روند تصمیم گیری منطقی احتمال موفقیت او را در تصمیم گیری افزایش خواهد داد. فرد با آگاهی از اینکه روال تصمیم گیری او درست است، با قدرت و اعتماد بیشتری عمل خواهد کرد و خواهد توانست تمام جوانب قضیه را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. روال منطقی تصمیم گیری هرچند از فردی به فرد دیگر می‌تواند متفاوت باشد، اما از یک اصول کلی تبعیت می‌کند، که فرد را به نتیجه گیری و اتخاذ تصمیم مناسب رهنمون می‌شود.



راهبردهای عملی برای افزایش قدرت تصمیم گیری:

۱ – به غریزه خود توجه کنید اما اجازه ندهید بر شما ریاست کند.
ما به یک دلیل غرایزمان را رشد داده‌ایم، آنها واقعاً خوب عمل می‌کنند. توانایی گرفتن یک تصمیم سریع برای پیشینیان عصر حجری ما می‌توانست تفاوت خورده شدن توسط یک ببر وحشی یا شکار آن ببر باشد.
اما اخیراً با چند ببر روبه‌رو شده‌اید؟ واقعیت این است که در این عصر دیگر نیازی به اینگونه تصمیمات سریع نیست اما باز هم نمی‌توانید دست از گرفتن این تصمیمات بردارید. با آن مقابله نکنید، اما به آن هم بسنده نکنید. در مورد تصمیم های قبلی از خودتان بپرسید:

– “چرا این فکر را کردم؟”

یا “چرا چنین احساسی داشتم؟”



۲. با مدیریت و کنترل هیجان‌های خود تصمیمات منطقی‌تری بگیریم. همان طور که حضرت علی‌(ع) فرمودند: “هنگام خشم، نه تصمیم، نه تنبیه، نه دستور”

۳. هدف‌گذاری در زندگی، مقدّمه‌ی تصمیم‌گیری است. به عبارت دیگر افرادی که اهداف کوتاه و بلند مدّت خود را در کلیه‌ی شئون زندگی مشخص کرده باشند، راحت‌تر و مناسب‌تر تصمیم‌ می‌گیرند.

۴. مطالعه‌ی زندگینامه‌ی انسان‌های موفّق در عرصه‌ی علم و ادب و اقتصاد و … می‌تواند زمینه‌ی تصمیم‌گیری‌های مناسب‌تر را در فرد مهیا سازد.


۵ – گزینه‌هایتان را فهرست کنید.
مغز قدرتمندترین کامپیوتر موجود است اما قادر به انجام چند کار همزمان نیست. دشوار است که بیشتر از ۷ فکر مختلف را در یک زمان در ذهنتان داشته باشید و غیرممکن است که بتوانید بر دو مورد از آن به طور همزمان تمرکز کنید.

مثال:

دلیل اینکه صحبت کردن با تلفن‌ همراه هنگام رانندگی ممنوع هست، آنست که خیلی بی دقت تر از زمانیکه هرکدام را به تنهایی انجام می دادیم می شویم.

برای تصمیمی که می‌خواهیم بگیریم، همه انتخاب‌ها و گزینه‌های موجود را فهرست کنیم، آن را به بیرون ذهنمان بکشانیم و زمانی را به بررسی هر کدام به تنهایی اختصاص دهیم.
۶- سؤالات را بازنویسی کنید.
می‌دانید برای اینکه یک دانشمند تمام‌عیار باشید چه چیزی لازم است؟ گرفتن نمرات عالی یا به خاطر سپردن چیزها کافی نیست. مهم این است که سؤالات درست بپرسید. هر مشکلی که دارید، سعی کنید آن را به سه یا چهار شکل مختلف بنویسید. اینکه خودتان را مجبور کنید به طرق مختلف به آن مشکل نگاه و فکر کنید باعث می‌شود بتوانید راهکارهای متفاوتی نیز پیدا کنید.
۷ – تاریخچه را پیش‌بینی کنید.
حافظه ما آنقدرها که تصور می‌کنیم خوب نیست و درنتیجه یادمان نمی‌ماند که چقدر ممکن است بد باشد. همین حافظه‌های انتخابی است که باعث می‌شود یادتان بماند امروز با چه کسی حرف زدید اما یادتان نیاید که چهارشنبه هفته پیش ناهار چه خوردید.
استفاده از تاریخچه برای گرفتن تصمیم نیازمند این است که به خاطر بیاوریم دفعه قبلی که در موقعیتی مشابه بودیم چه اتفاقی افتاد. کُند پیش بروید و خاطره‌تان را خوب بررسی کنید.

نباید فقط پیروزی‌هایتان را به خاطر سپرده باشید و شکست‌ها را فراموش کرده باشید.
۸ – به خاطر داشته باشید که زمان طرف شماست.
سعی کنید خودتان را از احساسات آن لحظه دور کنید. البته انجام فوری این کار غیرممکن است اما بهترین راهکار این است که بین زمان حال و زمانی که می‌خواهید تصمیم بگیرید کمی فاصله بیندازید و عجولانه تصمیم نگیرید.


۹ – این را یک آزمایش ببینید؛
مغز انسان منفرد نیست، برای عمل کردن در موقعیت‌های اجتماعی با همتایان خود طراحی شده است. حاصل آن این است که زمان و انرژی زیادی را برای کار گروهی و رابطه با دوستانمان صرف می‌کنیم. تصور کنید که قرار است برای تصمیمی که می‌گیرید به شما نمره بدهند و اتوماتیک‌وار توجه بیشتری به آن می‌کنید. بنویسید که چرا چنین تصمیمی گرفتید و بعد فکر کنید:

“این یک امتحان” است؛
من از پس آن برمی‌آیم و فرصت دیگری برای تغییر آن ندارم. بقیه قرار است تصمیم من را ببینند و به آن نمره بدهند”. اینکار باعث می‌شود بیشتر به چرائی تصمیمی که می‌گیرید فکر کنید و برنامه‌ها و دیدگاه‌های ضعیف را کنار بگذارید.

۱۰. اعتماد به نفس داشته باشید. برای اینکار پیروزیهای قبلی خود و توانایی‌های خود را فهرست کرده و همواره مرور کنید. اجازه ندهید دیگران برای شما تصمیم بگیرند، و برای دیگران نیز تصمیم نگیرید. فرصت تصمیم‌گیری را از دیگران به ویژه فرزندانتان دریغ نکنید و به آن‌ها اجازه دهید در مسائل مربوط به خودشان تمرین تصمیم‌گیری کنند.

شهامت تصمیم‌گیری را در خود و دیگران تقویت کنیم.



۱۱. بر اثر دوستان، هنجارهای (جامعه، فرهنگ، مذهب)، رسانه‌های جمعی و اطلاعات درست و غلط، تأثیر فشار گروه‌ها و عوامل بیرونی توجّه نماییم.

۱۲. به منظور جلب توجّه فرزندان به پیامدهای هر تصمیم‌گیری در مورد برخی از مخاطره آمیزترین تصمیم‌های دوره‌ی نوجوانی با آن‌ها گفتگو کنیم.

۱۳. علائم و ناراحتیهای خود را که در قدرت تصمیم گیری شما دخالت می‌کنند، بشناسید و تلاش کنید آنها را رفع کنید.

۱۴. تغذیه مناسب داشته باشید. تغذیه مناسب با افزایش قوای ذهنی، در تمام زمینه‌های ذهنی قدرت شما را بالا خواهد برد.

۱۵. معلومات خود را افزایش دهید. افزایش معلومات هم در مسائلی که در حال حاضر باید برایشان تصمیم گیری کنید، لازم است و هم در افزایش معلومات به صورت کلی و روزانه در موارد مختلف مدنظر است.

۱۶. در حین تصمیم گیری، تلاش کنید موضوع را از جنبه‌های مختلف بشناسید و به ابعاد مختلف آن پی ببرید.

۱۷. از افراد آشنا به موضوع حتماً کمک بگیرید.

۱۸. در مورد تصمیمات گروهی یا خانوادگی بهتر است نظر تمامی افراد گروه را نیز جویا شویم.

۱۹. از یک نظم منطقی برای تصمیم گیری استفاده کنید. به عنوان نمونه می‌توانید روشهای مختلف تصمیمتان را بررسی کنید، دلایل مخالفت و موافقت خود را بر هر روش یادداشت کنید.

۲۰. محاسن و معایب تصمیمتان را بنویسید.

یک صفحه از دفترچه ای را به دو ستون تقسیم کنید ودر ستون سمت راست نکات مثبت تصمیمتان و در ستون سمت چپ نکات منفی را بنویسید. در صورتی که زمان کافی دارید این فهرست را در چند روز کامل کنید. به این ترتیب و با الویت بندی و امتیاز دادن به زمینه‌هایی که با آنها موافق هستیدو مواردی که با آنها موافق نیستید، تصمیمی را اتخاذ کنید که کمترین شکست و بیشترین احتمال پیروزی را به همراه داشته باشد.

۲۱. همواره به یاد داشته باشیم که در اکثر انتخابهای ما، انتخاب کامل و بدون عیب و نقصی وجود ندارد و هر انتخاب ما متضمن از دست دادن امتیازاتی است که دیگر انتخابها می‌توانستند داشته باشند. به عبارتی تصمیم گیری بر اساس بیشترین امتیاز و کمترین احتمال شکست انجام می‌شود.

۲۲. اثر تصمیمتان را در طول زمان های یک ساله، پنج ساله، و بیست و پنجساله بررسی کنید.

۲۳ . تصمیم را بگیرید.
آیا می‌خواهید درمورد وضعیت شغلیتان تصمیم بگیرید یا اینکه چه مارک پنیری را برای صبحانه بخورید؟ همه تصمیمات برابر نیستند پس وقتتان را تلف نکنید. لازم نیست برای هر وعده صبحانه قدم ۱ تا ۲۳ را دنبال کنید.
۲۴ . تصمیم را عملی کنید.
می‌توانید تا بی نهایت تصمیمی که گرفته‌اید را دوباره و دوباره تحلیل و بررسی کنید. اما بالاخره باید یکجا آن را متوقف کنید. آن را واقعی کنید، یادداشتش کنید. وقتی تصمیمتان بیرون از مغزتان و به دنیای واقعی آمد، مغزتان از بررسی گزینه‌های مختلف دست کشیده و سراغ کار بعدی می‌رود.


۲۵. توصیه به عزلت طلبها
یادتان باشد چشم‌انداز مغز ما محل منطقی نیست. شما حتی نباید مغزتان را وادار به دنبال کردن قدم ۱ تا ۲۴ کنید. بهترین تصمیمی که می‌توانید اینجا بگیرید این است که فقط قدم هایی که دوست دارید را دنبال کنید، آن هم با هر ترتیبی که دوست داشتید. هر کاری که می‌کنید، رمز گرفتن بهترین تصمیمات در زندگی این است که “بخواهید”.

۲۴. مسئولیت پیامدهای تصمیم خود را شخصاً برعهده بگیریم.

۲۷. از شکست نهراسیم.

۲۸. به خدا توکل کرده و از او کمک بخواهیم.