این صحنه
دولت کنونی ترکیه می کوشد موقعیت ژئوپولتیک و بالمآل هژمونی خود را ارتقاء دهد و در این مسیر از دو راه اقدام کرده است؛
۱- بازآرایی و بازپروری ایده خلافت (اسلامی) عثمانی.
۲- ترویج ایدهء پانتورانیسم.
آیا اگر یکی از این دو ایده، یا هر دو، نتیجه بدهد و به بار بنشیند در منطقه ثبات و به تبع آن صلح به ارمغان خواهد آمد؟
هر دو ایده با موانع بسیار روبرو خواهد بود و تنش آفرین؛
– بسیار دور از ذهن است که کشوری از کشورهایِ عربِ مسلمانِ سرآمد به چنین طرحی بگراید و به خلافتی به مرکزیت آنکارا یا استانبول گردن نهد. این نکته به جای خود که خودِ ایده خلافت قطعاً مخالفت برانگیز است.
– بیرون از حوزه کشورهای مسلمان، پس از تجربه نیم قرن اخیر بی گمان ایستادگی جدی بروز خواهد کرد.
ایده پانتورانیسم شاید تضاد منافع و اختلافات بیشتری برانگیزد؛
– پیگیری و به بار نشاندن چنین ایده ای با منافع بسیاری کشورهای منطقه و فراتر، روسیه و چین مثلاً، تضادی جدی دارد. حتی در جمهوری آذربایجان برخی مقامات رسمی مخالفت خود را آشکارا اعلام کرده اند.
اما دو اصل پایه جهت رسیدن به چنین هدفی چنین است؛
– توانمندی اقتصادی.
– داشتن قدرت نرم.
حتی فارغ از دشواریهای اقتصادی کنونی، اقتصاد ترکیه فاقد توانمندی لازم برای تحمل بار اجرای چنین طرحی ست. اما نکته دوم را می توان بسیار مهمتر از نکته اولی دانست؛ قدرتِ نرم! خلافت عثمانی نزدیک پنج قرن بخش بزرگی از اروپا را زیر فرمان داشت و با آنکه نسبت به زمان، حکومتی کمابیش پیشرفته بود، امروزه هیچ اثری از آن پنج قرن در اروپا دیده نمی شود. هیچ ملت اروپایی مسلمان نشد و تأثیر فرهنگی یا فکری و یا هنری از آن امپراتوری در هیچ یک از سرزمینها و کشورهای عمده آن منطقه بر جای نمانده است. این موضوع را می توان با مورد زیر مقایسه کرد:
یا:
و:
·
اسلامِ ایرانی شده
نویسنده: پروفسور برنارد لوئیس
«کار ایرانیان در هر زمینه فرهنگی از جمله شعر عربی قابل مشاهده است که شاعران ایرانی الاصل با سرودن اشعار خود به زبان عربی سهم به سزایی در آن داشتند.
به تعبیری، اسلام ایرانی ظهور دوم خودِ اسلام است، اسلام جدیدی که گاه از آن با نام اسلام عجم (اسلام غیر عرب) یاد می شود.
این اسلام ایرانی بود که به جای اسلام اصلی عربی، به مناطق جدید و نزد مردمان جدید آورده شد: به ترکها، ابتدا در آسیای مرکزی و سپس در خاورمیانه در کشوری که ترکیه نام گرفت و البته به هند.
ترکان عثمانی شکلی از تمدن ایرانی را به دیوارهای وین آوردند. […] در زمان حملات بزرگ مغولان در قرن سیزدهم، اسلام ایرانی نه تنها به یک جزء مهم تبدیل شده بود، که در خود اسلام به عنصری مسلط تبدیل شده بود و برای چندین قرن مراکز اصلی قدرت و تمدن اسلامی در کشورهایی بود که اگر نگوییم ایرانی، حداقل دارای تمدن ایرانی بودند. […]
مرکز جهان اسلام زیر نظر دولت های ترک و فارس بود که هر دو با فرهنگ ایرانی شکل گرفته بودند. مراکز عمده اسلام در اواخر قرون وسطی و اوایل دوره مدرن، مراکز قدرت سیاسی و فرهنگی، مانند هند، آسیای مرکزی، ایران، ترکیه، همگی بخشی از این تمدن ایرانی بودند.
اگرچه بسیاری از آنها به اشکال مختلف ترکی و همچنین سایر زبان های محلی صحبت می کردند، زبان کلاسیک و فرهنگی آنها فارسی بود. البته زبان عربی زبان کتاب بود اما فارسی زبان شعر و ادب و اداره و فرهنگ عالی بود.»
- برنارد لوئیس Nikos Stamati
Bill Mofrad yes, I just realised 🙂. In modern Greek it passed through Turkish.
Interesting fact: the Seljuk Turks in medieval Greek chronicles are many times called as Persians too, both in imitation of Attic Greek style and due to the fact that the Seljuk Court functioned more as a Persianate than a Sultanate in its early years.. - Persianized Islam
- By: Professor Bernard Lewi
- “The work of Iranians can be seen in every field of cultural endeavor, including Arabic poetry, to which poets of Iranian origin composing their poems in Arabic made a very significant contribution.
- In a sense, Iranian Islam is a second advent of Islam itself, a new Islam sometimes referred to as Islam-i Ajam (Non-Arab Islam).
- It was this Persian Islam, rather than the original Arab Islam, that was brought to new areas and new peoples: to the Turks, first in Central Asia and then in the Middle East in the country which came to be called Turkey, and of course to India.
- The Ottoman Turks brought a form of Iranian civilization to the walls of Vienna. […] By the time of the great Mongol invasions of the thirteenth century, Iranian Islam had become not only an important component; it had become a dominant element in Islam itself, and for several centuries the main centers of the Islamic power and civilization were in countries that were, if not Iranian, at least marked by Iranian civilization. […]
- The center of the Islamic world was under Turkish and Persian states, both shaped by Iranian culture. […] The major centers of Islam in the late medieval and early modern periods, the centers of both political and cultural power, such as India, Central Asia, Iran, Turkey, were all part of this Iranian civilization.
- Although much of it spoke various forms of Turkish, as well as other local languages, their classical and cultural language was Persian. Arabic was of course the language of scripture but Persian was the language of poetry, literature, administration and high culture.”
- — Bernard Lewis.
- پی نوشت: هم اکنون اروپا سخت نگران و درگیر پیشروی روسیه در این قاره است. ترکیه صاحبِ بزرگترین ارتش ناتو / اروپا ست که می توان گفت فٌرجه ای ست برای دولت ترکیه.