بریدن موی سر در سوگواریهای بختیاری

بریدن موی سر در سوگواریهای بختیاری

فرهنگ مو در بینش ایرانی جایگاهی ویژه دارد و رفتار با موی سر، زن و مرد، و رفتار با موی چهره، ریش مردان، بازتاباننده نکته هایی ژرف در جهان بینی ایرانی ست.

اینک نمونه ای بی کم وکاست از فرهنگ مو را به همخوانی می گذاریم.

پی نوشت: گیس بریده !

گیس بریده لغت‌نامه دهخدا گیس بریده . [ ب ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گیسوبریده . زنی که به جرم تبهکاری یا جز آن گیسوان او را بریده باشند. لیکن در تداول امروز آن شدت معنی را از دست داده است و حتی زنان به خود نیز میگویند: من گیس بریده چرا این کار را کردم . و در تداول عام دشنام مانندی است به کنایه زنان را. چه بریدن گیسو یکی از جزاهای زانیه بوده است . مؤلف: حسن عمید، سرپرست تألیف و ویرایش: فرهاد قربان‌زاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹ گیس بریده /gisboride/ فرهنگ فارسی عمید (صفت) ‹گیسوبریده› [عامیانه، مجاز] زن بدکاره. زنان فرانسوی که هنگام اشغال فرانسه در ج ج ۲ با ارتشیان آلمانی دوستی کرده بودند: French female Nazi collaborators with shaved heads marched on the streets (همانگونه که در پژوهشنگاری بریدن گیسوان در سوگواری یاد کردیم داشتن مو و روش آراستن آن برای مردان و زنان در فرهنگ آیینی نشانه ای از ارج ایشان در جامعه بود و بریدن آن نماد بی ارج کردن کسان، و بیشتر، گونه ای کُشتن نمادین انگاشته می شد. در فرهنگهای اروپایی همچون نمونهء زیر همین پنداشت دیده می شود. همچنانکه در گذشته < گیس بریده > در میان ایرانیان دشنامی بسیار سخت، ناموسی، شمرده می شد).

بریدن موی سر در سوگواریهای بختیاری
بریدن موی سر در سوگواریهای بختیاری

دانلود مقاله: