Archetype,اَمِشاسْپَندان,امشاسپندان

نامها، جایگاه و کارکردها

۱- اَهورامَزدا (به اوستایی مزدا اهوره. «مَزدا اَهورَه») نیز با نام‌های: اهورا،اورمَزد، هورمَزد، اورمُزد، هورمُز و هُرمُز و ورمز نامِ آفریدگارِ نِکویی‌ها و دادار وپروردگارِ همهٔ هستی در مَزدَیَسنا است.
اهورامزدا آفریننده و داورجهان است.
واژه خدا یا خدای از واژه اوستایی خوذاته xvaďâta که در اوستا ویژگی یا صفت است گرفته شده‌. معنای این واژه برابر است با پاینده به دادِ خود یا خودِ قانون. این واژه در پارسی میانه به گونهء خْوَتای (مانند خوتای‌نامَک) و به معنای آفریدگار یاد شده و به این گونه به فارسی امروز نیز رسیده‌است.
دارنده یا صاحب معنی دیگر واژه است که به گونهء خانهْ خدا (صاحب خانه) در فارسی امروز هم هست.
۲- امشاسپندان (اَمِشاسْپَندان یا اَمِشَه سْپَنتَه) ، هفت امشاسپندان یا هفت فرشته نزدیک (=مقرب) اهورامزدا هستند.
امشاسپند (اشفاسفند) در اوستایی نو «اَمِشَ سِپنت و در پهلوی به «اَمِشُ سپند یا «اَمَهْرپسند» در فارسی امروزی می‌توان «ناحیه‌ای مقدس یا ورجاوندِ جاودانه» گفت. این واژه در ادبیات زرتشتی فرنام هر یک از مِهینْ ایزدان یا فروزه‌های خدای بزرگ یا اهوره مزداست.
هر یک از این امشاسپندان نمایهء یکی از ویژگیهای اهورامزدا هست.
۳- ایزدان، ایزد. [ زَ ] در اوستا «یَزِتَه »، در سانسکریت ، «یجته » صفت از ریشه «یَز» به معنی پرستیدن و ستودن پس «یزته » واژه ای ست به معنی درخورِ ستایش و به فرشتگانی گفته می شود که از امشاسپندان پایینتر هستند. این واژه در پهلوی «یزد» و در فارسی ایزد شده ولی در فارسی ایزد به معنی خدا و آفریدگار هم به کار می رود پس برگزیده و برجسته، همگانی و فراگیر شده است.
هفت امشاسپندان یا هفت فرشته نزدیک (=مقرب) و ناهمسانی آنها با ایزدان:
امشاسپندان ویژگیهای خود اهورا مزدا، و ایزدانْ فرشتگانِ نگهبان، پاسدار و راهنمای جهان و جهانیان هستند.
برای باریک بینی / دقت علمی در این گروه ما ایزد را به همین معنی به کار می بریم. همچون ایزدِ مهر، ایزدبانو اناهیتا و مانند آن.
۴-“نمونهء بنیادی” (Archetype)* .* برابر نهادهای چندی برای این واژه در فارسی پیشنهاد شده است که “خاطرهء ازلی” “کهنْ نمودگ” و “کهنْ الگو” را از آن میان می توان یاد کرد. برابرِ تعریف هیچ یک از این برابر نهادها را نمی توان علمی و درست دانست، زیرا رویدادی یا رفتاری ست از ایزدی که در زمانِ بی زمان، زمانِ بیرون از زمان، روزِ بی آغاز و بی انجام ( ilo tempora) رخ داده است. ازینرو نه کهن است و نه تازه !

دانلود مقاله: