تاریخنگارى و فرهنگ: فرو افتادن ساسانیان

تاریخنگارى و فرهنگ: فرو افتادن ساسانیان

خاندان ساسانی کمی بیش از چهار سده بر سرزمینهای ایرانی نشین، و گاهی بیرون از آن سرزمینها، فرمانروایی کردند، به دیگر سخن دومین شاهی دیرپای ایران. شاهنشاهی ساسانی کم و بیش در همه زمینه ها کامیاب بود. فرو افتادن این فرمانروایی را می توان بی گمان پیامد به کار افتادن، یا از کار افتادن چندین و چند ساز و کار دانست. یکی از آن میان بازار و نیروهای پیوسته بدان هست. پس از آنکه شاهنشاهی اشکانی توانست بخشهای بزرگی از جاده ابریشم را در دست بگیرد و ارتشی نیرومند پشتیبان و نگهدارنده این برتری شد بازرگانی آغاز به بالیدن کرد، درست در دل زمینداری بزرگ. داستان سمک عیار در همین دوران ساخته و پراکنده می شود و می شود آن را پدافندنامه بازاریان در برابر زمینداری بزرگ دانست. دنباله آن آرمان نامه / مانیفست را در فتوت نامه های پس از اسلام می توان باز شناخت.

در روزگار ساسانی و نیرومندتر شدن ارتش ایران و افزون بر آن به راه  افتادن گسترده بازرگانی دریایی ایرانیان این بٌنلاد / طبقه بال و پری سخت استوار و سایه گستر یافت، هر چند از نگاه فرمانروایی ساسانی چنین بٌنلادی در کشور نبود، وجود نداشت! از دید قانون سه بٌنلاد یا طبقه اجتماعی در کشور بودند:

۱- آرتشتاران، که خاندان شاهی هم از ایشان شمرده می شدند.

۲- دینیاران یا موبدان.

۳- کشاورزان.

اینک نیرویی از بیرون بنیادهای فرمانروایی ساسانی را به چالشی مرگبار و همه سویه گرفته بود و سران این نیروی بیرونی، کم و بیش همه ایشان بازرگانانی بلندپایه بودند. باخت ساسانیان در برابر این نیروی نوآمده از فرسودگی باورهای دینی تا خستگی جامعه بسیاری زمینه های زندگی ملی را در بر می گیرد که پژوهشگران به بخشهایی از آن پرداخته اند، به این یکی نه.

نیز نک به پوشه های پیوست: ۲۸ آوریل ۲۲۴ میلادی




دانلود مقاله:
  • مقاله بسیار جالبی بود. در مورد نقش طبقه جدید بازرگان در جامعه ساسانی قبلاً نوشته ی چندانی نخوانده ام. در این مقاله به این نقش فقط اشاره ای شده است. در مورد چگونگی و فرایند تاثیر رشد این طبقه در فروپاشی دولت ساسانی شاید بیش از این بتوان نوشت.

    • تا کنون در این باره پژوهشی نشده و نیز دیدگاه و جایگاه بازار و بازاریان در پایانِ کارِ ساسانیان نادیده مانده است. شاید نخستین بار است که این پرسش به میان آورده می شود.

  • دربارهء «حَشَر» در متن؛
    —————————————–
    حشری: کسی ست که نیاز جنسی تند و مهار ناشدنی دارد. حشر جوانان نیرومند روستایی و یا پیرامون نشین شهرها بودند که هنگام جنگ به دنبال ارتش به راه می افتادند و اگر ارتش جایی را فرو می گرفت ایشان از پی به آنجا درآمده می کردند آنچه که می کردند.
    برگزیدن این واژه برای بازگویی نیاز جنسی تند و تیز به خودی خود نشانهء باز و باز روی دادن چنین پدیده ای در گذر روزگاری دراز است. چند ده، چند سد هزار، چند میلیون جوان از بسیاری تنگدستی توان زناشویی نداشته ناگزیر چشم به راه فرصتی برای غارت سکس روزان و شبان می گذراندند؟ بسا هنگام کشور نیرومند و دارا بود، ولی تودهء مردم نه.
    ستم بزرگی که بر قربانیان می رفت به جای خود، سختی ای که این جوانان در زندگی خود با آن درگیر بودند پیامدهای روانی/ رفتاری چندی داشت که در فرجام کار بخشی از روان/ رفتار مردم این سرزمین است.