گلوله ای به هوا پروازمی کندهوا خاکستری است گلوله ای به آسمان دست می یابد آسمان خشمگین است گلوله ای در من نفوذ می کند از خود دفاع نمی کنم با درد می رقصم و نجوا می کنم: من جسد هستم من قدرت هستم درناتوانان زندگی می کنم eine Kugel fliegt durch die Luft Luft […]
از عشق سخن گویمرنج نمایان گردداز رنج سخن گویمعشق نمایان گردداز هر دو سخن گویمکشور شگفت انگیزم نمایان گردد spreche ich von der Liebeerscheint das Leidspreche ich vom Leiderscheint die Liebespreche ich von beidenerscheint mein erstaunliches Land I speak of lovethe suffering appearswhen I speak of sufferinglove appearsif I speak of bothmy amazing land appears(Translation […]