تو نیکی می کن و در دجله انداز … سخنی ست از سعدی و گمان می توان برد برگرفته از زبانزدی. ازینرو می توان هم گمان برد که آیینی در میان بوده که چنین زبانزدی بر پایهء آن ساخته شده بود.در گذر این بررسی، دو نمونه از آیین به “آب انداختن” یا به “آب سپردن” […]
بُنِ رفتار زنانه و رفتار با زنان در بینش ایرانی چیست؟ سامان نامه ای که این دو را پی ریخته است چیست؟ آیا سامان نامه ای هست و مقدس که سرپیچی از آن ناشدنی ست و بِزِه؟
در گذر بررسی و پژوهش درباره جایگاه و پایگاه زنان در بینش ایرانی نمونه بی و کاستی که یافت شد نمونه بختیاری ست، ولی در گذر همین پژوهش روشن شد که این بینش در سراسر سرزمینهای ( فرهنگِ) ایرانی رواج داشته است، هر چند امروزه تکه تکه هایی از آن اینجا و آنجا بر جای مانده است.
فرمانروایی و فرمانرواپسرِ خداواپسین فرمانروای ایران که آشکارا و برابرِ آیینْ پسر خدا خوانده شد فتحعلیشاه قاجار بود که پادْنام (لقب) وی چنین بود، خاقانِ فَغْفوُر: فَغ = بَغ یعنی خدا و پور که همان پسر باشد. با این همه باید یادآور شد که چنین پنداره ای بسی کهنتر از روزگار قاجار است که شاهنشهان […]
ما و خودمان ! پسر خدا – خدااعلامیه دکتر علی اصغر حاج سید جوادی درباره بازگشت آیت الله خمینی به کشور که در پی خواهد آمد نمونه ای است آشکار و روشنگرانه از ماندگاری کهنترین بینشها درباره فرمانروایی؛ بودن تنها یک تن در جایگاه فرمانروایی همه نابسامانیها را به سامان خواهد آورد، همه بدیها را […]
از اتاق ناهارخوری رد شدم و رفتم تو پذیرایی. بابام با کت و شلوار و جلیقهی قهوهایش روی مبل، بالای اتاق نشسته بود. دستش را بوسیدم و گرهی کراواتش را مرتب کردم.پرسید کجا بودی بابا؟ نگران شدم. بهرویش نیاوردم چهارده سال پیش مرده بود.
زنان بختیاری پیشگفتار:در فرهنگ استوره ای٘ آیینی جایگاه سازی و کار٘سپاری بر پایه نَر٘ و لاس (جنسیت) است که در فرهنگ ایرانی هم به روشنی دیده می شود، و نمونه ای بی و کاست از این بینش در ایران را در بختیاری یافته ایم. جامعهء نمونه: بختیاری هر چند در نگاه نخست، بختیاری جامعه ای […]
۱۲۸ – بـر فـراز اَرِدْویسـور آناهید، تاجی آراسته با یک سد ستاره جای دارد؛ سربندی آذین شده. بخشی از پوشاک آیینی کمابیش همهء زنان ایرانی، در همهء سرزمینهای ایرانیک، است.چرا؟زیرا آیینی/ سنتی ست. هر آیینی استوره ای به پشتوانه دارد، هرچند اگر استوره فراموش شده باشد. درست برپایهء همان استوره است که زنان نباید خونریز […]
زن بودن در فرهنگ ایرانی ۱- بارها شنیده و شاید چنین گفته باشیم که: پسر هوشنگ، یا هر کس دیگر، زن گرفت، آدم شد! به دیگر سخن، این پسر، پیشتر تخس بود و رفتار بیرون از هنجار آدمیگری داشت. اکنون که زن خواسته، سر به راه شده و به رفتار بهنجار روی کرده است. پرسش […]
یکی از پُرشورترین سروده های سعدی چنین آغاز می شود:همه عمر برندارم سر از این خمار مستیکه هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی به دیگر سخن این دلباخته پیش از آنکه زاده شود به دلداری دلباخته ! چگونه می شود کسی که نبوده همچنان بوده باشد؟ چرا تاکنون کسی این گفتهء سعدی را […]